غزل ۳۲۷ مولانا

 

۱ از دفترِ عُمرِ ما، یکتا وَرَقی مانده‌ست کَز غیرتِ لُطفِ آن، جانْ دَر قَلَقی مانده‌ست
۲ بِنْوشته بر آن دفتر، حرفی زِ شِکَر خوشتَر از خَجْلَتِ آن حَرفَش، مَهْ دَر عَرَقی مانده‌ست
۳ عُمرِ اَبَدی تابانْ اَنْدَر وَرَقِ بُستان نی خوفْ زِ تَحویلی، نی جایِ دَقی مانده‌ست
۴ نامَشْ وَرَقی بوده، مُلْکِ اَبَد اَنْدَر وِیْ اسرارِ همه پاکانْ آن جا شَفَقی مانده‌ست
۵ پیچیده وَرَق بر وِیْ، نوری زِ خداوندی شَمسُ الْحَقِ تبریزی، روشن حَدَقی مانده‌ست

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *