غزل ۵۳۹ مولانا

 

۱ مَستی سَلامَت می‌کُند پنهان پیامَت می‌کنُد آن کو دِلَش را بُرده‌یی جان هم غُلامَت می‌کُند
۲ ای نیست کرده هست را بِشْنو سَلامِ مَست را مَستی که هر دو دست را پابَنْدِ دامَت می‌کُند
۳ ای آسْمانِ عاشقان ای جانِ جانِ عاشقان حُسنَت میانِ عاشقان نَک دوست کامَت می‌کُند
۴ ای چاشْنیِّ هر لَبی ای قبلهٔ هر مَذهبی مَهْ پاسْبانی هر شبی بر گِردِ بامَت می‌کُند
۵ آن کو زِ خاکْ اَبْدان کُند مَر دود را کیوان کُند ای خاکِ تَن وِیْ دودِ دل بِنْگَر کُدامَت می‌کُند
۶ یک لحظه‌اَت پَر می‌دَهَد یک لحظه لَنْگَر می‌دَهَد یک لحظه صُبْحَت می‌کُند یک لحظه شامَت می‌کُند
۷ یک لحظه می‌لَرزانَدَت یک لحظه می‌خندانَدَت یک لحظه مَستَت می‌کُند یک لحظه جامَت می‌کُند
۸ چون مُهره‌یی در دستِ او گَهْ باده و گَهْ مَستِ او این مُهره‌اَت را بِشْکَنَد وَاللّهْ تمامَت می‌کُند
۹ گَهْ آن بُوَد گَهْ این بُوَد پایانِ تو تَمْکین بُوَد لیکِن بدین تَلوین‌ها مَقْبول و رامَت می‌کُند
۱۰ تو نوح بودی مُدّتی بودَت قَدَم در شِدّتی مانندهٔ کَشتی کُنون بی‌پا و گامَت می‌کُند
۱۱ خامُش کُن و حیران نِشین حیرانِ حیرتْ آفرین پُخته سُخن مَردی ولی گُفتارْ خامَت می‌کُند

#دکلمه_غزل_مولانا با صدای #عبدالکریم_سروش       دانلود فایل

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *