غزل ۵۷۴ مولانا
۱ | مرا عاشق چُنان باید که هرباری که بَرخیزد | قیامَتهایِ پُرآتش زِ هر سویی بَراَنْگیزد | |
۲ | دلی خواهیم چون دوزخ که دوزخ را فُرو سوزَد | دو صد دریا بِشورانَد زِ موجِ بَحْر نَگْریزد | |
۳ | فَلَکها را چه مَنْدیلی به دستِ خویش دَرپیچَد | چراغِ لایَزالی را چو قِنْدیلی دَرآویزد | |
۴ | چو شیری سویِ جنگ آید دلِ او چون نَهنگ آید | به جُز خود هیچ نَگْذارد و با خود نیز بِسْتیزد | |
۵ | چو هفتصد پَردهٔ دل را به نورِ خود بِدَرّانَد | زِ عَرشَش این نِدا آید بِنامیزَد بِنامیزَد | |
۶ | چو او از هفتمین دریا به کوهِ قاف رو آرَد | از آن دریا چه گوهرها کِنارِ خاکْ دَرریزد |
#دکلمه_غزل_مولانا با صدای #عبدالکریم_سروش دانلود فایل
#دکلمه_غزل_مولانا با صدای #علیرضا_افتخاری دانلود فایل
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!