غزل ۱۱۱۳ مولانا
۱ | ای جانِ جانِ جانها جانیّ و چیزِ دیگر | وِیْ کیمیایِ کانها کانیّ و چیزِ دیگر | |
۲ | ای آفتابِ باقی وِیْ ساقیِ سَواقی | وِیْ مَشْرَبِ مَذاقی آنیّ و چیزِ دیگر | |
۳ | ای مَشْعَله یقین را وِیْ پَروَرشْ زمین را | وِیْ عقلِ اوَّلین را ثانیّ و چیزِ دیگر | |
۴ | ای مَظْهَرِ الهی وِیْ فَرّ پادشاهی | هر صَنْعَتی که خواهی تانیّ و چیزِ دیگر | |
۵ | هر گونْ غرایِبی را هر بوالْعَجایبی را | هر غَیب و غایبی را دانیّ و چیزِ دیگر | |
۶ | زان عشقِ هَمچو اَفْیون لیلی کُنیّ و مَجْنون | ای از سَناتْ گَردونْ سانیّ و چیزِ دیگر | |
۷ | ای نور صَدْرها را اومید صَبرها را | بر اوجْ ابرها را رانیّ و چیزِ دیگر | |
۸ | ای فَخْرِ اَنْبیا را وِیْ ذُخْرِ اولیا را | وِیْ قَصْرِ اِجْتَبا را بانیّ و چیزِ دیگر | |
۹ | ای گنجِ مَغْفِرَت را وِیْ بَحْرِ مَرحَمَت را | من غیرِ دَرگَهَت را شانیّ و چیزِ دیگر | |
۱۰ | چَشمی که غیرِ رویَت بیند زِ بَهرِ زینَت | باشد دَرین جَریمَتْ زانیّ و چیزِ دیگر | |
۱۱ | ای اصلِ اصلِ مَبْدا وِیْ دستگیرِ فردا | گشتم به دستِ سودا عانیّ و چیزِ دیگر | |
۱۲ | پُرَّست این دَهانَم بر غیرِ تو نخوانم | چون هست غیرِ گوشَتْ فانیّ و چیزِ دیگر |
#دکلمه_غزل_مولانا با صدای #عبدالکریم_سروش دانلود فایل
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!