غزل ۱۴۷۳ مولانا

 

۱ بیایید، بیایید، به گُلزار بِگَردیم بَرین نُقطهٔ اِقْبال چو پَرگار بِگَردیم
۲ بیایید که امروز به اِقْبال و به پیروز چو عُشّاقِ نوآموز، بَران یار بِگَردیم
۳ بَسی تُخم بِکِشتیم، بَرین شوره بِگَشتیم بَران حَب که نَگُنجید در اَنْبار بِگَردیم
۴ هر آن رویْ که پُشت است به آخِر همه زشت است بَران یارِ نِکورویِ وَفادار بِگَردیم
۵ چو از خویش به رَنجیم، زَبونِ شش و پَنجیم یکی جانِبِ خُمخانهٔ خَمّار بِگَردیم
۶ دَرین غم چو نِزاریم، دَران دامْ شکاریم دِگَر کار نداریم، دَرین کار بِگَردیم
۷ چو ما‌‌ بی‌‌سَر و پاییم، چو ذَرّاتِ هواییم بَران نادره خورشیدْ قَمَروار بِگَردیم
۸ چو دولاب چه گردیم پُر از ناله و اَفْغان؟ چو اندیشهٔ‌‌ بی‌‌شَکْوَت و گفتار بِگَردیم

#دکلمه_غزل_مولانا با صدای #عبدالکریم_سروش     دانلود فایل

#شهرام_ناظری      دانلود فایل

#احمد_شاملو       دانلود فایل

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *