مثنوی مولانا – دفتر اوّل – بخش ۱۱۹ – در بَیانِ این خَبَر که اِنَّهُنَّ یَغْلِبْنَ الْعاقِلَ وَ یَغْلِبُهُنَّ الْجاهِلُ
۲۴۴۳ | گفت پیغامبر که زَن بر عاقِلان | غالِب آید سخت و بر صاحِبْدِلان | |
۲۴۴۴ | باز بر زن جاهِلانْ چیره شوند | زان که ایشان تُند و بَس خیره روَند | |
۲۴۴۵ | کَم بُوَدْشان رِقَّت و لُطْف و وِداد | زان که حیوانیست غالِب بر نَهاد | |
۲۴۴۶ | مِهْر و رِقَّتْ وَصْفِ انسانی بُوَد | خشم و شَهْوتْ وَصْفِ حیوانی بُوَد | |
۲۴۴۷ | پَرتوِ حَقّ است آن معشوق نیست | خالِق است آن گوییا مَخْلوق نیست |
زن جلوه الهی است درآفرینش واینکه جاهلان می خواهند زن راتحقیرکنند ، گفته پیغمبرهست ، زنان بد را باید بامدارا ازسرکشی بازداشت وزن خوب که جای خوددارد