مثنوی مولانا – دفتر اوّل – بخش ۱۲۲ – سَبَبِ حِرمانِ اَشْقیا از دو جهان که خَسِرَ الدُّنیا وَالآخِرَةَ
۲۴۹۳ | چون حَکیمَک اعتقادی کرده است | کآسْمان بَیْضه، زمین چون زَرده است | |
۲۴۹۴ | گفت سایِل چون بِمانْد این خاکْدان | در میانِ این مُحیطِ آسْمان | |
۲۴۹۵ | هَمچو قِنْدیلی مُعَلَّق در هوا | نه به اَسْفَل میرَوَد، نه بر عُلا؟ | |
۲۴۹۶ | آن حَکیمَش گفت کَزْ جَذبِ سَما | از جِهاتِ شش بِمانْد اَنْدر هوا | |
۲۴۹۷ | چون زِ مِغْناطیس قُبّهیْ ریخته | درمیان مانْد آهنی آویخته | |
۲۴۹۸ | آن دِگَر گفت آسْمانِ باصَفا | کِی کَشَد در خودْ زمینِ تیره را؟ | |
۲۴۹۹ | بلکه دَفْعَش میکُند از شش جِهات | زان بِمانْد اَنْدر میانِ عاصِفات | |
۲۵۰۰ | پس زِ دَفْعِ خاطِرِ اَهلِ کَمال | جانِ فرعونان بِمانْد اَنْدَر ضَلال | |
۲۵۰۱ | پس زِ دَفْعِ این جهان و آن جهان | ماندهاند این بیرَهانْ بیاین و آن | |
۲۵۰۲ | سَرکَشی از بَندگانِ ذواَلْجَلال | دان که دارند از وجودِ تو مَلال | |
۲۵۰۳ | کَهرُبا دارند، چون پیدا کُنند | کاهِ هستیِّ تو را شَیْدا کُنند | |
۲۵۰۴ | کَهرُبایِ خویش چون پنهان کُنند | زود تَسلیمِ تورا طُغیان کُنند | |
۲۵۰۵ | آن چُنان که مَرتَبهیْ حیوانی است | کو اسیر و سُغْبۀ انسانی است | |
۲۵۰۶ | مَرتَبهیْ انسان به دستِ اَوْلیا | سُغْبه چون حیوان شِناسَش ای کیا | |
۲۵۰۷ | بَندۀ خود خوانْد اَحمَد در رَشاد | جُمله عالَم را، بِخوان قُلْ یا عِباد | |
۲۵۰۸ | عَقلِ تو هَمچون شُتُربان، تو شُتُر | میکَشانَد هر طَرَف در حُکْمِ مُر | |
۲۵۰۹ | عقلِ عقلاَند اَوْلیا و عقلها | بر مِثالِ اُشْتُران تا اِنْتِها | |
۲۵۱۰ | اَنْدر ایشان بِنْگَر آخِر زِاعْتِبار | یک قَلاووز است جانِ صد هزار | |
۲۵۱۱ | چه قَلاووز و چه اُشْتُربان بیاب | دیدهیی، کان دیده بیند آفتاب | |
۲۵۱۲ | یک جهان در شب بِمانْده میخْدوز | مُنتَظِر، موقوفِ خورشید است و روز | |
۲۵۱۳ | اینْت خورشیدی نَهان در ذَرّهیی | شیرِ نَر در پوستینِ بَرّهیی | |
۲۵۱۴ | اینْت دریایی نَهان در زیرِ کاه | پا بَرین کَهْ هین مَنهِ با اِشْتِباه | |
۲۵۱۵ | اِشْتباهیّ و گُمانی در دَرون | رَحمَتِ حَقّ است هَر دَم رَهْنِمون | |
۲۵۱۶ | هر پَیَمبَر فَرد آمد در جهان | فَرد بود آن رَهْ نِمایَش در نَهان | |
۲۵۱۷ | عالَمِ کُبْری به قُدرتْ سِحْر کرد | کرد خود را در کِهین نَقْشی نَوَرْد | |
۲۵۱۸ | اَبلَهانَش فَرد دیدند و ضَعیف | کِی ضعیف است آن کِه با شَه شُد حَریف؟ | |
۲۵۱۹ | اَبْلَهان گفتند مَردی بیش نیست | وایِ آن کو عاقِبَتاَنْدیش نیست |
🌞
اِشْتباهیّ و گُمانی در دَرون
رَحمَتِ حَقّ است هَر دَم رَهْنِمون
دفتر اول، بخش ۱۲۲، بیت ۲۵۱۵
🌹🍃
سَیِّئاتَم چون وَسیلَت شُد به حَق
پس مَزَن بر سَیِّئاتَم هیچ دَق
دفتر دوم بخش ۸۳، بیت ۳۰۱۳
#مثنوی_مولانا
✨🌟✨
☆ یکی از راههای بیداری، کسب تجربه از طریق اشتباهات و گمانهای نادرست است، اینها رحمت الهی است و باعث هدایت ما به مسیر درست میشود.
☆ مرا به خاطر اشتباهات و گناهانم سرزنش نکن، زیرا آنها وسیلهای هستند که به مرا به سمت خدا هدایت میکنند.
وقتی انسان خطایی انجام میدهد و سپس نتیجه عملش را میبیند و پشیمان میگردد، آرام آرام تغییر روش و خلق و خو میدهد و بیدار میشود.
#گناه
#اشتباه