مثنوی مولانا – دفتر اوّل – بخش ۱۵۸ – پُرسیدن پیغمبر صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ مَر زَیْد را امروز چونی؟ و چون بَرخاستی؟ و جواب گفتنِ او که اَصْبَحْتُ مُؤْمِنًا یا رَسول اللّه

 

۳۵۱۴ گفت پیغامبر صَباحی زَیْد را کَیْفَ اَصْبَحْتْ ای رَفیقِ با صَفا؟
۳۵۱۵ گفت عَبْدًا مُؤمِنًا باز اوش گفت کو نِشانْ از باغِ ایمانْ گَر شِکُفت؟
۳۵۱۶ گفت تشنه بوده‌ام من روزها شب نَخُفْتَسْتَم زِ عشق و سوزها
۳۵۱۷ تا زِ روز و شب گُذَر کردم چُنان که زِ اِسْپَر بُگْذرد نوکِ سِنان
۳۵۱۸ که از آن سو جُملهٔ مِلَّت یکی‌ست صد هزاران سال و یک ساعتْ یکی‌ست
۳۵۱۹ هست اَزَل را و اَبَد را اِتْحاد عقل را رَه نیست آن سو زِافْتِقاد
۳۵۲۰ گفت ازین رَهْ کو رَهْ‌آوردی؟ بیار دَر خورِ فَهْم و عُقولِ این دیار
۳۵۲۱ گفت خَلْقان چون بِبینَند آسْمان من بِبینَم عَرش را با عَرشیان
۳۵۲۲ هشت جَنَّت، هفت دوزخْ پیشِ من هست پیدا، هَمچو بُتْ پیشِ شَمَن
۳۵۲۳ یک به یک وا می‌شِناسَم خَلْق را هَمچو گندم من زِ جو در آسیا
۳۵۲۴ که بهشتی کیست و بیگانه کی است؟ پیشِ من پیدا چو مار و ماهی است
۳۵۲۵ این زمان پیدا شُده بر این گروه یَوْمَ تَبْیَضُّ وَ تَسْوَدُّ وُجُوه
۳۵۲۶ پیش ازین هرچند جانْ پُر عَیْب بود در رَحِم بود و زِ خَلْقانْ غَیْب بود
۳۵۲۷ اَلشَّقِیُّ مَنْ شَقی فی بَطْنِ الْاُمْ مِنْ سِماتِ الْجِسْمِ یُعْرَفْ حالُهُم
۳۵۲۸ تَن چو مادر، طِفْلِ جان را حامِله مرگْ دَردِ زادن است و زَلْزَله
۳۵۲۹ جُمله جان‌هایِ گذشته مُنْتَظِر تا چگونه زایَد آن جانِ بَطِر
۳۵۳۰ زَنگیان گویند خود از ماست او رومیان گویند بَسْ زیباست او
۳۵۳۱ چون بِزایَد در جهانِ جان و جود پس نَمانَد اِخْتِلافِ بیض و سود
۳۵۳۲ گَر بُوَد زَنگی، بَرَنْدَش زَنگیان روم را رومی بَرَد هم از میان
۳۵۳۳ تا نَزاد او، مُشکِلاتِ عالَم است آن کِه نازاده شِناسَد، او کَم است
۳۵۳۴ او مَگَر یَنْظُرْ بِنُوِر اللهْ بُوَد کَنْدَرونِ پوستْ او را رَهْ بُوَد
۳۵۳۵ اَصلِ آبِ نُطْفه اِسْپید است و خَوش لیکْ عکسِ جانِ رومیّ و حَبَش
۳۵۳۶ می‌دَهَد رَنگْ اَحْسَنَ التَّقویمْ را تا به اَسْفَلْ می‌بَرَد این نیم را
۳۵۳۷ این سُخَن پایان ندارد، بازْ ران تا نَمانیم از قِطارِ کارْوان
۳۵۳۸ یَوْمَ تَبْیَضُّ و تَسْوَدُّ وُجُوه تُرک و هِنْدو شُهره گردد زان گُروه
۳۵۳۹ در رَحِم پیدا نباشد هنِد و تُرک چون که زایَد، بینَدَش زار و سُتُرگ
۳۵۴۰ جُمله را چون روزِ رَسْتاخیزْ من فاش می‌بینم عِیان از مَرد و زَن
۳۵۴۱ هین، بگویم یا فُرو بَندم نَفَس؟ لب گَزیدَش مُصْطَفی یعنی که بَسْ
۳۵۴۲ یا رَسولَ اللّهْ بگویم سِرِّ حَشْر؟ در جهان پیدا کُنم امروز نَشْر؟
۳۵۴۳ هِلْ مرا تا پَرده‌ها را بَر دَرَم تا چو خورشیدی بِتابَد گوهَرَم
۳۵۴۴ تا کُسوف آید زِ من خورشید را تا نِمایَم نَخْل را و بید را
۳۵۴۵ وا نِمایَم رازِ رَسْتاخیز را نَقْد را و نَقْدِ قَلْب‌آمیز را
۳۵۴۶ دست‌ها بُبْریده اَصْحابِ شِمال وا نِمایَم رَنگِ کُفر و رَنگِ آل
۳۵۴۷ وا گُشایَم هفت سوراخِ نِفاق در ضیایِ ماهِ بی‌خَسْف و مُحاق
۳۵۴۸ وا نِمایَم من پَلاسِ اَشْقیا بِشْنَوانَم طَبْل و کوسِ اَنْبیا
۳۵۴۹ دوزخ و جَنّات و بَرزَخ در میان پیشِ چَشمِ کافِرانْ آرَم عِیان
۳۵۵۰ وا نِمایَم حوضِ کَوْثَر را به جوش کآبْ بر روشان زَنَد، بانگَش به گوش
۳۵۵۱ وان کَسان که تشنه بر گِردَش دَوان گشته‌اند، این دَمْ نِمایَم من عِیان؟
۳۵۵۲ می‌بِسایَد دوشَشان بر دوشِ من نَعْره‌هاشان می‌رَسَد در گوشِ من
۳۵۵۳ اَهلِ جَنَّت پیشِ چَشمَم زِ اخْتیار دَر کَشیده یِکدِگَر را در کِنار
۳۵۵۴ دستِ هَمدیگر زیارت می‌کُنند از لَبانْ هم بوسه غارت می‌کُنند
۳۵۵۵ کَر شُد این گوشم زِ بانگِ آهْ آه از خَسان و نَعْرهٔ واحَسْرَتاه
۳۵۵۶ این اشارت‌هاست گویم از نُغول لیکْ می‌تَرسَم زِ آزارِ رَسول
۳۵۵۷ هم‌چُنین می‌گفت سَرمَست و خَراب داد پیغامبر گَریبانَش به‌تاب
۳۵۵۸ گفت هین دَرکَش که اَسْبَت گرم شُد عکسِ حَقْ لا یَسْتَحی زَد، شَرم شُد
۳۵۵۹ آیِنه‌یْ تو جَست بیرون از غِلاف آیِنه وْ میزان کجا گوید خِلاف؟
۳۵۶۰ آیِنه وْ میزان کجا بَندَد نَفَس بَهرِ آزار و حَیایِ هیچ‌کَس؟
۳۵۶۱ آیِنه وْ میزان مِحَک‌هایِ سَنی گَر دو صد سالَش تو خِدمَت‌ها کُنی
۳۵۶۲ کَزْ برایِ من بِپوشان راستی بَر فُزون بِنْما و مَنْما کاسْتی
۳۵۶۳ اوت گوید ریش و سَبْلَت بَر مَخَند آیِنه وْ میزان و آن گَهْ ریو و پَند؟
۳۵۶۴ چون خدا ما را برایِ آن فَراخْت که به ما بِتْوان حقیقت را شِناخْت
۳۵۶۵ این نباشد، ما چه اَرْزیم ای جوان کِی شَویم آیینِ رویِ نیکُوان؟
۳۵۶۶ لیکْ دَرکَش در نَمَد آیینه را کَز تَجَلّی کرد سینا سینه را
۳۵۶۷ گفت آخِر هیچ گُنجَد در بَغَل آفتابِ حَقّ و خورشیدِ اَزَل؟
۳۵۶۸ هم دَغَل را، هم بَغَل را بَردَرَد نه جنون مانَد به پیشش، نَه خِرَد
۳۵۶۹ گفت یک اِصْبَع چو بر چَشمی نَهی بینَد از خورشیدْ عالَم را تَهی
۳۵۷۰ یک سَرِ اَنگُشت پرده‌یْ ماه شُد وین نِشانِ ساتِریِّ شاه شُد
۳۵۷۱ تا بِپوشانَد جهان را نُقطه‌یی مِهرْ گردد مُنکَسِف از سَقْطه‌یی
۳۵۷۲ لَب بِبَند و غورِ دریایی نِگَر بَحرْ را حَق کَرد مَحکومِ بَشَر
۳۵۷۳ همچو چشمه‌یْ سَلْسَبیل و زَنْجَبیل هست در حُکمِ بهشتیِّ جَلیل
۳۵۷۴ چارْ جویِ جَنَّت اَنْدَر حُکمِ ماست این نَه زورِ ما، زِ فَرمانِ خداست
۳۵۷۵ هر کجا خواهیم داریمَش رَوان همچو سِحرْ اَنْدَر مُرادِ ساحِران
۳۵۷۶ همچو این دو چَشمهٔ چَشمِ رَوان هست در حُکمِ دل و فرمانِ جان
۳۵۷۷ گَر بخواهد رفت سویِ زَهر و مار وَرْ بخواهد رفت سویِ اِعتِبار
۳۵۷۸ گَر بخواهد سویِ مَحسوسات رفت وَر بخواهد سویِ مَلْبوسات رفت
۳۵۷۹ گَر بخواهد سویِ کُلّیّات رانْد وَر بخواهد حَبسِ جُزویّات مانْد
۳۵۸۰ هم‌چنین هر پنج حِسْ چون نایزه بر مُراد و اَمرِ دِل شُد جایزه
۳۵۸۱ هر طَرَف که دل اِشارَت کَردَشان می‌رَوَد هر پنج حِس دامَن‌کَشان
۳۵۸۲ دست و پا در اَمرِ دلْ اَنْدَر مَلا هَمچو اَنْدَر دَستِ موسی آن عَصا
۳۵۸۳ دل بخواهد، پا دَرآید زو به رَقص یا گُریزد سویِ اَفزونی زِ نَقص
۳۵۸۴ دل بخواهد، دست آید در حِساب با اَصابِع، تا نِویسَد او کتاب
۳۵۸۵ دستْ در دَستِ نَهانی مانده است او دَرون، تَن را بُرون بِنشانده است
۳۵۸۶ گَر بخواهد بر عَدوْ ماری شود وَرْ بخواهد بر وَلی یاری شود
۳۵۸۷ وَر بخواهد، کَفچه‌یی در خوردنی وَر بخواهد، همچو گُرزِ دَه‌ْمَنی
۳۵۸۸ دل چه می‌گوید بِدیشانْ ای عَجَب طُرفه وُصْلَتْ، طُرفه پنهانی سَبَب
۳۵۸۹ دلْ مَگر مُهرِ سُلیمان یافته‌ست که مِهارِ پنج حِسْ بَر تافته‌ست؟
۳۵۹۰ پنج حِسّی از بُرونْ مَیْسورِ او پنج حِسّی از دَرونْ مَأمورِ او
۳۵۹۱ دَهْ حِس است و هفت اَنْدام و دِگَر آنچه اَنْدَر گفت نایَد می‌شُمَر
۳۵۹۲ چون سُلَیمانی دِلا در مِهْتَری بر پَریّ و دیو زَنْ اَنْگُشتری
۳۵۹۳ گَر دَرین مُلکَت بَری باشی زِ ریو خاتَم از دَستِ تو نَستانَد سه دیو
۳۵۹۴ بعد از آن عالَم بگیرد اسمِ تو دو جهان مَحْکومِ تو، چون جسمِ تو
۳۵۹۵ وَرْ زِ دَستَت دیوْ خاتَم را بِبُرد پادشاهی فوت شُد، بَختَت بِمُرد
۳۵۹۶ بعد از آن یا حَسْرَتا شُد یا عِباد بر شما مَحْتومْ تا یَوْمَ التَّناد
۳۵۹۷ مَکرِ خود را گَر تو اِنکار آوَری از تَرازو و آیِنه کِی جان بَری؟

#دکلمه_مثنوی

2 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *