غزل ۱۸۲۶ مولانا

 

۱ هرکه زِ حور پُرسَدَت رُخ بِنَما که هم چُنین هرکه زِ ماه گویَدَت بام بَرآ که هم‌چُنین
۲ هرکه پَری طَلَب کُند، چهره خود بِدو نِما هرکه زِ مُشک دَمْ زَنَد، زُلفْ گُشا که هم‌چُنین
۳ هرکه بِگویَدَت زِ مَه، ابر چگونه وا شود؟ باز گُشا گِرِهْ گِرِه، بَندِ قَبا که هم‌چُنین
۴ گَر زِ مسیح پُرسَدَت، مُرده چگونه زنده کرد؟ بوسه بِدِه به پیشِ او، بر لَبِ ما که هم‌چُنین
۵ هرکه بِگویَدَت بگو، کُشتۀ عشقْ چون بُوَد؟ عَرضه بِدِه به پیشِ او، جانِ مرا که هم‌چُنین
۶ هرکه زِ رویِ مَرحَمَت، از قَدِ من بِپُرسَدَت ابرویِ خویش عَرضه دِه، گشته دوتا که هم‌چُنین
۷ جان زِ بَدَن جدا شود، باز دَرآیَد اَندَرون هین بِنِما به مُنکِران، خانه درآ که هم‌چُنین
۸ هر طَرَفی که بِشْنَوی نالۀ عاشقانه‌ای قِصّۀ ماست آن همه، حَقِّ خدا که هم‌چُنین
۹ خانۀ هر فرشته‌اَم، سینه‌کَبود گشته‌ام چَشم بَرآر و خوش نِگَر، سویِ سَما که هم‌چُنین
۱۰ سِرِّ وصالِ دوست را، جُز به صَبا نگفته‌ام تا به صَفایِ سرِّ خود، گفت صَبا که هم‌چُنین
۱۱ کوریِ آنکه گوید او، بَنده به حَق کجا رَسَد؟ در کَفِ هر یکی بِنِه، شَمعِ صَفا که هم‌چُنین
۱۲ گفتم بویِ یوسُفی، شهر به شهر کِی رَوَد؟ بویِ حَق از جهانِ هو، دادْ هوا که هم‌چُنین
۱۳ گفتم بویِ یوسُفی، چَشم چگونه وادَهَد؟ چَشمِ مرا نَسیمِ تو، دادْ ضیا که هم‌چُنین
۱۴ از تبریز شَمسِ دینْ، بوک مَگَر کَرَم کُند وَزْ سَرِ لُطف بَرزَنَد، سَر زِ وفا که هم‌چُنین

#شرح_غزل

معنای تحت اللفظی ابیات پیچیدگی زیادی ندارد و روشن است. با این حال معنای حقیقی آن را تنها زمانی درمی‌یابیم که این غزل را در متن گسترده‌تر اندیشه مولانا بفهمیم. مولانا خود مقصود از “حور” را بیان می‌کند. او می‌گوید حوران ، معانی بکری هستند که پیش از این به هیچ درکی نرسیده اند.
در این غزل مولانا شمس الدین تبریزی را به حور و ماه و پری و مشک مثال می‌زند. نزد او جان و معنای شمس در بکر بودن و بی‌مثالی چون حور است و در روشنایی چون ماه و در زیبایی چون پری و در خوش بویی چون مُشک.
اما مراد از قبا آن چیزی است که پوشش و حجاب ماست از آنان که محرم دیدار ما نیستند. می‌گوید کنار رفتن آن پوشش‌ها که بر خود تنیده‌ای چونان آشکار شدن ماه است از پس ابر.
بوسه نیز کنایه از تماس و صحبت و همنشینی است. می‌گوید از مصاحبت تو مردگان زنده می‌شوند. شمس نیز در مقالات صحبت خود را به کیمیایی تشبیه می‌کند که با هرکه برابر افتد، از مس وجودش زر می‌سازد. پس معنای بیت چهارم این است که اگر می‌خواهید ببینید چگونه عیسی مرده را زنده می‌کرد ، بنگرید که من تا چه اندازه به سبب هم نفس شدن با شمس تغییر کرده‌ام.
اگر می‌خواهید ببینید که چگونه عشق می‌کشد ، بار دیگر به من بنگرید. من از عشق شمس هم مرده‌ام و هم زنده شده‌ام.
اگر کسی صفت قد مرا پرسید، ابروی خود را به او بنما، که کج و دو تا شده است.
برای آنکه به منکران نشان دهی چگونه جان برون رفته بار دیگر به تن باز می‌گردد ، به خانه‌ام بیا ، تا ببینی چگونه بار دیگر زنده می‌شوم.
هر قصه عاشقانه‌ای قصه ماست. عشق حقیقی در هر شکلی یک حکایت بیش نیست. خانه تن من از این عشق است که ماوای فرشتگان شده. با این عشق است که به وصل رسیده‌ام، اما از این وصال جز با باد صبا نگفته‌ام. اگر می‌خواهید از آن بویی ببرید به صفای صبا بنگرید. نشان وصل “صفا”ست ، یعنی پاکی، روشنایی و خرمی.
در بیت یازدهم از شمس می‌خواهد به آنان که منکر رسیدن بنده به حق هستند از صفا روشنایی ببخشد تا در نور آن از این وصل و این یگانگی باخبر شوند.
در بیت بعدی از پرسش خودش می‌گوید که چگونه می‌شود بوی یوسف از شهری به شهر دیگر برود؟! می‌گوید از هوا، “هو” شنیدم ؛ و از آن “هو” بوی حق را چشیدم.
خواستم بدانم چگونه چشم یعقوب با بوی پیراهن یوسف بینا می‌شود، نسیم بوی تو را آورد و چشم من روشنایی یافت.
شمس است که جان مولانا را خانه فرشتگان کرده و لذت وصل را چشانده و چشمش را ضیا بخشیده.
بیت آخر هم دعای مولاناست؛ ای کاش شمس به لطف و کرم خود از جانب تبریز به وفا سر برزند تا بار دیگر آن تجربه‌های شیرین تکرار شود.

#sonnet_translation
#John_Arberry
Rumi quotes, Rumi sonnet, Rumi words, Rumi Poetry

۱- If any man asks you about the houris, show your face, saying, “Like this”; if any man speaks to you of the moon, get up onto the roof_“Like this.”
۲- If any seeks a peri, show him your countenance; if any mentions musk, open your tresses—“Like this.”
۳- If any says to you, “How does cloud disclose the moon?,” loosen knot by knot the strings of your gown—“Like this.”
۴- If one asks you how the Messiah revived the dead, before him kiss me on the lips—“Like this.”
۵- If any says to you, “Say, how is he who is slain of love?” exhibit to him my soul—“Like this.”
۶- If any asks you compassionately about my stature, exhibit your own brow folded double—“Like this.”
۷- The soul is separated from the body, and thereafter returns again; ho, show to those who disbelieve, enter the house—“Like this.”
۸- Whenever you hear a lover’s lament, by God’s right, all that is our story—“Like this.”
۹- I am the home of every angel, I am the black and blue beaten chest; raise your eyes and look well at heaven—“Like this.”
۱۰- To none but the zephyr have I told the secret of union with the Beloved, so that the zephyr said in the joy of its secret heart—“Like this.”
۱۱- Despite him who says, “How shall the servant attain God?” put in the hand of every one a bright candle—“Like this.”
۱۲- I said, “How does the scent of Joseph travel from city to city?” The scent of God breathed from the world of Hū—“Like this.”
۱۳- I said, “How does the scent of a Joseph give back sight?” Your breeze irradiated my eyes—“Like this.”
۱۴- From Tabriz haply Shams-i Dīn will be benevolent, and out of his grace in fidelity lift up his head—“Like this.”
2 پاسخ
  1. mh
    mh گفته:

    سلام لطفا تفسیر فارسی را تفکیک کنید یعنی جملات فارسی که برای تفسیر بیت ها نوشتین از هر بیتی رو جدا کنید که مخاطب تفسیر هر بیت را جداگانه ببیند

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به بحث بپیوندید؟
در صورت تمایل از راهنمایی رایگان ما استفاده کنید!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *