مثنوی مولانا – دفتر ششم – بخش ۱۲۴ – بازگشتنِ آن شَخْص شادمان و مُراد یافته و خدای را شُکر گویان و سَجده کُنان و حیران در غَرایِبِ اِشاراتِ حَق و ظُهورِ تاویلاتِ آن در وَجْهی که هیچ عقلی و فَهْمی بدان جا نرَسَد
۴۳۴۹ باز گشت از مصر تا بَغدادْ او ساجِد و راکِع ثَناگَر شُکرگو ۴۳۵۰ جُمله رَهْ حیران و مَست او زین عَجَب زِ انْعِکاسِ روزی و راهِ طَلَب ۴۳۵۱ کَزْ کجا اومّیدوارم کرده بود؟ وَزْ کجا اَفْشانْد بر من سیم و سود؟ ۴۳۵۲ این چه حِکْمَت بود که قِبْلهیْ مُراد کردم از خانه بُرون […]