غزل ۵۴۶ مولانا
۱ هین سُخَنِ تازه بگو تا دو جهان تازه شود وارَهَد از حَدِّ جهان بیحَد و اندازه شود ۲ خاکِ سِیَه بر سَرِ او کَزْ دَمِ تو تازه نشُد یا هَمِگی رنگ شود یا همه آوازه شود ۳ هر کِه شُدَت حَلقهٔ دَر زود بَرَد حُقّهٔ زَر خاصه که دَر باز کُنی مَحْرمِ […]