http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:36:162021-05-06 18:45:04مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۳ - بَیان آن که نور که غذایِ جان است غذایِ جسمِ اَوْلیا میشود تا او هم یار میشود روح را که اَسْلَمَ شَیْطانی عَلی یَدی
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:36:452021-05-06 18:44:56مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۴ - اِنْکارِ اَهْلِ تَنْ غِذایِ روح را و لَرزیدنِ ایشانْ بر غِذایِ خَسیس
317
چون مَلَک از لَوْحِ مَحْفوظ آن خِرَد
هر صَباحی …
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:38:162021-05-06 18:44:40مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۶ - تَمثیلِ لَوْحِ مَحْفوظ و اِدْراکِ عقلِ هر کسی از آن لَوْح آن که اَمْر و قِسْمَت و مَقْدورِ هر روزهٔ وِیْ است هَمچون اِدْراکِ جِبْرئیل عَلَیهالسَّلام هر روزی از لَوْح اَعْظَم عقلْ مِثالِ جبرئیل است و نَظَرِ او به تَفکُّر به سوی غَیْبی که مَعْهودِ اوست در تفکُّر و اندیشهٔ کیفیَّت مَعاش و بیرون شوِ کارهایِ هر روزینه مانندِ نَظَرِ جبرئیل است در لَوحْ و فهم کردن او از لَوْح
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:39:112021-05-06 18:44:31مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۷ - تَمثیلِ رَوِشهایِ مُختلف و هِمَّتهایِ گوناگون به اِخْتلافِ تَحَرّیِ مُتِحَرّیان در وَقتِ نمازْ قبله را در وَقتِ تاریکی و تَحَرّیِ غَوّاصان در قَعْرِ بَحْر
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:40:402021-05-06 18:41:06مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۹ - سَبَبِ آن که فَرَجی را نامْ فَرَجی نَهادَند از اَوَّل
395
آمدیم اکنون به طاووسِ دورَنگ
کو کُند جِلْوه برایِ نام و ن…
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:41:362021-05-06 18:40:53مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۰ - صِفَتِ طاووس و طَبْعِ او و سَبَبِ کُشتنِ ابراهیم عَلَیْهِالسَّلام او را
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:42:292021-05-06 18:40:46مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۱ - در بَیانِ آن که لَطفِ حَق را همه کَس دانَد و قَهْرِ حَق را همه کَس داند و همه از قَهْرِ حَقْ گُریزانَند و به لُطفِ حَقْ دَرآویزان امّا حَق تَعالی قَهْرها را در لُطْف پنهان کرد و لُطفها را در قَهْر پنهان کرد نَعْلِ بازگونه و تَلْبیس و مَکْرِالله بود تا اَهْلِ تَمییز و یَنْظُرْ بِنورِ اللهْ از حالیبینان و ظاهِربینان جُدا شوند که لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلًا
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:43:272021-05-06 18:40:37مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۲ - تَفاوتِ عُقولْ در اَصْلِ فِطْرَت خِلافِ مُعْتَزِله که ایشان گویند در اَصلْ عُقولِ جُز وی بَرابَرند این اَفْزونی و تَفاوت از تَعَلُّم است و ریاضَت و تجربه
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:44:052021-05-06 18:40:31مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۳ - حِکایَتِ آن اَعْرابی که سگِ او از گرسنگی میمُرد و اَنْبانِ او پُر نان و بر سگ نوحه میکرد و شِعْر میگفت و میگریست و سَر و رو میزَد و دریغَش میآمد لُقمهیی از انَبْان به سگ دادن
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:44:432021-05-06 18:40:23مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۴ - در بَیانِ آن که هیچ چَشمِ بدی آدمی را چُنان مُهْلِک نیست که چَشمِ پَسَندِ خویشتن مگر که چَشمِ او مُبَدَّل شُده باشد به نورِ حَق که بی یَسْمَع و بی یُبْصِر و خویشتنِ او بیخویشتن شُده
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 12:49:072021-05-06 18:30:01مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۵۷ - یکی پُرسید از عالِمی عارفی که اگر در نماز کسی بِگِرید به آواز و آه کُند و نوحه کُند نمازش باطِل شود؟ جواب گفت که نامِ آن آبِ دیده است تا آن گِریَنده چه دیده است؟ اگر شوقِ خدا دیده است و میگِریَد یا پَشیمانی گناهی نمازش تَباه نشود بلکه کَمال گیرد که لا صَلوةَ اِلا بِحُضُورِ الْقَلْبِ و اگر او رَنْجوریِ تَن یا فِراقِ فرزند دیده است نمازش تَباه شود که اَصلِ نماز تَرکِ تَن است و تَرکِ فرزند ابراهیموار که فَرزند را قُربان میکرد از بَهْرِ تَکْمیلِ نماز و تَن را به آتشِ نِمْرود میسِپُرد و اَمْر آمد مُصْطَفی را عَلَیْهِالسَّلام بِدین خِصال که فَاتَّبعْ مِلَّةَ اِبْراهیمَ قَد کانَت لَکُمْ اُسْوَةٌ حَسَنَةُ فیاِبْراهیمَ
1271
یک مُریدی اَنْدَر آمد پیشِ پیر
پیرْ اَنْدَر گ…
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 12:50:092021-05-06 18:29:52مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۵۸ - مُریدی دَرآمَد به خِدمَتِ شیخ و ازین شیخْ پیرِ سِنّ نمیخواهم بلکه پیرِعقل و مَعْرِفت و اگر چه عیسیست عَلَیْهِالسَّلام دَر گَهْواره و یحیی است عَلَیْهِالسَّلام در مَکْتَبِ کودکان مُریدی شیخ را گریان دید او نیز موافَقَت کرد و گِرِیست چون فارغ شُد و به در آمد مُریدی دیگر که از حالِ شیخ واقِفتَر بود از سَرِ غَیْرت در عَقَبِ او تیز بیرون آمد گُفتَش ای برادر من ترا گفته باشم اَللهْ اللهْ تا نَیَندیشی و نگویی که شیخ میگریست و من نیز میگریستم که سی سال ریاضتِ بیریا باید کرد و از عَقَبات و دریاهایِ پُر نَهَنگ و کوههایِ بلندِ پُر شیر و پَلَنگ میباید گذشت تا بِدان گریهٔ شیخ رسی یا نرسی اگر رَسی شُکرِ زُوِیَتْ لِیَ الْاَرْضُ گویی بسیار
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:47:152021-05-06 18:40:09مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۶ - قِصّهٔ آن حکیم که دید طاووسی را که پَرِ زیبایِ خود را میکَند به مِنْقار و میانداخت و تَنِ خود را کَل و زشت میکرد از تعجب پُرسید که دَریغَت نمیآید؟ گفت میآید امّا پیشِ منْ جان از پَر عزیزتَر است و این پَر عَدویِ جانِ من است
برای خرید تصحیح جدید مقالات شمس تبریزی اینجا را کلیک کنید.
…
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 12:51:352024-05-06 19:18:56مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۵۹ - داستانِ آن کَنیزک که با خرِ خاتون شَهوت میرانْد و او را چون بُز و خروس آموخته بود شَهوت رانْدنِ آدمیانه و کَدویی در قَضیبِ خَر میکرد تا از اندازه نَگْذَرَد خاتون بر آن وقوف یافت لکِن دقیقهٔ کَدو را ندید کنیزک را به بَهانه به راه کرد جایِ دور و با خَر جمع شُد بیکَدو و هلاک شُد به فَضیحَت کَنیزک بی گاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چَشم روشنَم کیر دیدی کَدو ندیدی؟ ذَکَر دیدی آن دِگَر ندیدی کُلُّ ناقِصٍ مَلْعونٌ یعنی کُلُّ نَظَر وَ فَهْمٍ ناقِصٍ مَلْعونٌ وگرنه ناقِصانِ چَشمِ ظاهر مَرحوماند مَلعون نهاند بَر خوان لَیْسَ عَلَی اَلْاَعْمی حَرَجٌ نَفی حَرَج کرد و نَفی لَعنَت و نَفیِ عِتاب و غَضَب
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:48:142021-05-06 18:40:00مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۷ - در بَیانِ آن که صَفا و سادگیِ نَفْسِ مُطْمَئنّه از فِکْرَتها مُشَوَّش شود چُنان که بر رویِ آینه چیزی نویسی یا نَقْش کُنی اگر چه پاک کُنی داغی بِمانَد و نُقْصانی
1430
طوطییی در آیِنه میبیند او
عکسِ خود را پیشِ…
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 12:52:282021-05-06 18:23:00مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۰ - تَمثیلِ تَلْقینِ شیخْ مُریدان را و پیغامبرِ اُمَّت را که ایشان طاقَتِ تَلْقینِ حَق ندارند و با حَقْاِلْف ندارند چُنان که طوطی با صورتِ آدمی اِلْف ندارد که ازو تَلْقین تَوانَد گرفت حَق تَعالی شیخ را چون آیینهیی پیشِ مُریدِ هَمچو طوطی دارد و از پَسِ آیِنه تَلْقین میکُند لا تُحَرّک بِهِ لِسانَکَ اِن هُو اِلاّ وَحْیٌ یُوحی این است اِبْتدایِ مسلهٔ بیمُنْتَهی چُنان که مِنْقارْ جُنبانیدنِ طوطی اَنْدَرونِ آینه که خیالش میخوانی بیاختیار و تَصَرُّفِ اوست عکسِ خواندنِ طوطیِ بُرونی که مُتِعَلّم است نه عکسِ آن مُعلّم که پَسِ آیِنه است ولیَکِن خواندنِ طوطیِ بُرونی تَصَرُّف آن مُعلّم است پَس این مِثال آمد نه مِثْل
1445
آن یکی میدید خواب اَنْدَر چِله
در رَهی ماده س…
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 12:53:032021-05-06 18:22:48مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۱ - صاحِبْدلی دید سگِ حامِله در شِکَمِ آن سگبَچگان بانگ میکردند در تَعَجُّب مانْد که حِکْمَتِ بانگِ سگْ پاسبانیست بانگ در اَنْدَرونِ شِکَمِ مادر پاسبانی نیست و نیز بانگْ جِهَتِ یاری خواستن و شیر خواستن باشد و غیره و آن جا هیچ این فایدهها نیست چون به خویش آمد با حَضْرَت مناجات کرد وَ ما یَعْلَمُ تَاْویلَهُ اِلاَّ اللهُ جواب آمد که آن صورتِ حالِ قومیست از حِجابْ بیرون نیامَده و چَشمِ دلْ باز ناشُده دَعوی بَصیرت کُنند و مَقالات گویند از آن نی ایشان را قُوَّتی و یاریی رَسَد و نه مُسْتَمِعان را هِدایتی و رُشدی
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:50:302021-05-06 18:39:36مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۹ - در بَیانِ آن که ثَوابِ عَمَلِ عاشق از حَقْ هم حَق است
1473
بود مَردی صالِحی رَبّانییی
عقلِ کامل داشت و پایان دانییی
…
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 12:53:432021-05-06 18:22:39مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۲ - قِصّهٔ اَهْلِ ضَروان و حَسَدِ ایشان بر دَرویشان که پدرِ ما از سَلیمی اَغْلب دَخْلِ باغ را به مِسْکینان میداد چون انگور بودی عُشر دادی و چون مَویز و دوشاب شُدی عُشر دادی و چون حَلْوا و پالوده کردی عُشر دادی و از قَصیل عُشر دادی و چون در خَرمَن میکوفتی از کَفهٔ آمیخته عُشر دادی و چون گندم از کاه جُدا شُدی عُشر دادی و چون آرْد کردی عُشر دادی و چون خَمیر کردی عُشر دادی و چون نان کردی عُشر دادی لاجَرْم حَق تَعالی در آن باغ و کِشت بَرکَتَی نَهاده بود که همه اَصْحابِ باغها مُحتاجِ او بُدَندی هم به میوه و هم به سیم و او مُحتاج هیچ کَس نی ازیشان فرزندانَشان خَرجِ عُشر میدیدند مُکَرَّر و آن بَرِکَت را نمیدیدند هَمچون آن زَنِ بَدبَخت که کَدو را ندید و خَر را دید
1537
چارهٔ آن دلْ عَطایِ مُبْدِلیست
دادِ او را قابلیَّت شَرط نیست
1…
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 12:54:212021-05-06 18:22:28مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۳ - بَیانِ آن که عَطایِ حَقّ و قُدرتْ موقوفِ قابلیَّت نیست هَمچون دادِ خَلْقان که آن را قابلیَّت باید زیرا عَطا قَدیم است و قابلیَّت حادِث عَطا صِفَتِ حَقّ است و قابلیَّت صِفَتِ مَخْلوق و قدیمْ موقوفِ حادِث نباشد و اگر نه حُدوثْ مُحال باشد
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:52:192021-05-06 18:39:20مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۱ - در بیانِ آن که عقل و روح در آب و گِلْ مَحْبوساَند هَمچو هاروت و ماروت در چاهِ بابِل
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 12:54:562021-05-06 18:22:16مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۴ - دَر اِبْتِدایِ خِلْقَت جسم آدم عَلَیْهِالسَّلام که جِبْرئیل عَلَیْهِالسَّلام را اشارت کرد که بُرو از زمین مُشتی خاک بَرگیر و به روایتی از هر نَواحی مُشتْ مُشت بَر گیر
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:53:322021-05-06 18:39:03مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۳ - بَیانِ آن که هنرها و زیرکیها و مال دنیا همچون پرهای طاوس عدو جان است
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 12:57:412021-05-06 18:21:55مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۶ - قِصّهٔ قَوْمِ یونُس عَلَیْهِالسَّلام بَیان و بُرهانِ آن است که تَضَرُّع و زاری دافِع بَلایِ آسمانیست و حَق تَعالی فاعِلِ مُختاراست پَس تَضَرُّع و تَعْظیمْ پیشِ او مُفید باشد و فلاسفه گویند فاعِل به طَبْع است و به عِلَّت نه مُخْتار پَسْ تَضَرّعْ طبْع را نگَردانَد
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:54:062021-10-27 13:17:44مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۴ - در صِفَتِ آن بیخودان که از شَرِ خود و هُنرِ خود ایمِن شُدهاند که فانیاَند در بَقایِ حَق هَمچون ستارگان که فانیاَند روزْ در آفتاب و فانی را خَوْفِ آفَت و خَطَر نباشد
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:54:432021-05-06 18:38:48مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۵ - در بَیانِ آنکه ما سِوَی الله هر چیزی آکِل و مَاکول است هَمچون آن مُرغی که قَصْدِ صَیْدِ مَلَخ میکرد و به صیدِ مَلَخ مشغول میبود و غافِل بود از بازِ گرسنه که از پَسِ قَفایِ او قَصْدِ صیدِ او داشت اکنون ای آدمیِ صَیّادِ آکِل از صَیّاد و آکِل خود ایمِن مَباش اگر چه نمیبینیش به نَظَرِ چَشم به نَظَرِ دَلیل و عِبْرَتش میبین تا چَشمْ نیز باز شُدن
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 11:55:162021-05-06 18:38:40مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۶ - صِفَتِ کُشتَنِ خَلیل عَلَیْهالْسَّلام زاغ را که آن اِشارات به قَمْعِ کدام صِفَت بود از صِفاتِ مَذمومهٔ مُهْلِکه در مُرید
1683
اَحْمقانه از سِنان رَحْمَت مَجو
زان شَهی جو کا…
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 13:01:442021-05-06 18:21:23مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۹ - بَیانِ آن که مَخْلوقی که تو را ازو ظُلْمی رَسَد به حقیقت او هَمچون آلَتیست عارف آن بُوَد که به حَقْ رُجوع کُند نه به آلت و اگر به آلت رُجوع کُند به ظاهر نه از جَهْل کُند بلکه برای مَصْلَحَتی چُنان که اَبایَزید قَدَّسَ اللهُ سِرَّهُ گفت که چندین سال است که من با مَخْلوق سُخَن نگفتهام و از مَخْلوق سُخَن نَشْنیدهام وَلیکن خَلْق چُنین پِنْدارند که با ایشان سُخَن میگویم و ازایشان میشِنَوم زیرا ایشان مُخاطبِ اَکبَر را نمیبینند که ایشان چون صَدایَند او را نِسْبَت به حالِ من اُلتفاتِ مُسْتمِعِ عاقِل به صدا نباشد چُنان که مَثَل است مَعْروف قالَ الْجِدارْ لِلِوَتََدِ لِمَ تَشْقُّنی؟ قالَ الوَتَدُ انْظُر اِلی مَنْ یَدُقِنی
http://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.png00احسان اشرفیhttp://shamsrumi.com/wp-content/uploads/2021/08/logo23.pngاحسان اشرفی2017-12-11 14:29:452021-05-06 18:21:13مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۷۰ - جواب آمدن که آن کِه نَظَرِ او بر اَسْباب و مَرَض و زَخْمِ تیغ نَیایَد بر کارِ تو عِزْرائیل هم نَیایَد که تو هم سَبَبی اگر چه مَخْفیتَری از آن سَبَبها و بُوَد که بَر آن رَنْجور مَخْفی نباشد که و َهُوَ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْکُم وَ لکِن لا تُبْصِرونَ
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۳ - بَیان آن که نور که غذایِ جان است غذایِ جسمِ اَوْلیا میشود تا او هم یار میشود روح را که اَسْلَمَ شَیْطانی عَلی یَدی
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۴ - اِنْکارِ اَهْلِ تَنْ غِذایِ روح را و لَرزیدنِ ایشانْ بر غِذایِ خَسیس
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۵ - مُناجات
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۶ - تَمثیلِ لَوْحِ مَحْفوظ و اِدْراکِ عقلِ هر کسی از آن لَوْح آن که اَمْر و قِسْمَت و مَقْدورِ هر روزهٔ وِیْ است هَمچون اِدْراکِ جِبْرئیل عَلَیهالسَّلام هر روزی از لَوْح اَعْظَم عقلْ مِثالِ جبرئیل است و نَظَرِ او به تَفکُّر به سوی غَیْبی که مَعْهودِ اوست در تفکُّر و اندیشهٔ کیفیَّت مَعاش و بیرون شوِ کارهایِ هر روزینه مانندِ نَظَرِ جبرئیل است در لَوحْ و فهم کردن او از لَوْح
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۷ - تَمثیلِ رَوِشهایِ مُختلف و هِمَّتهایِ گوناگون به اِخْتلافِ تَحَرّیِ مُتِحَرّیان در وَقتِ نمازْ قبله را در وَقتِ تاریکی و تَحَرّیِ غَوّاصان در قَعْرِ بَحْر
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۸ - تَفسیرِ یا حَسْرَة ًعَلَی الْعِبادِ
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۱۹ - سَبَبِ آن که فَرَجی را نامْ فَرَجی نَهادَند از اَوَّل
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۰ - صِفَتِ طاووس و طَبْعِ او و سَبَبِ کُشتنِ ابراهیم عَلَیْهِالسَّلام او را
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۱ - در بَیانِ آن که لَطفِ حَق را همه کَس دانَد و قَهْرِ حَق را همه کَس داند و همه از قَهْرِ حَقْ گُریزانَند و به لُطفِ حَقْ دَرآویزان امّا حَق تَعالی قَهْرها را در لُطْف پنهان کرد و لُطفها را در قَهْر پنهان کرد نَعْلِ بازگونه و تَلْبیس و مَکْرِالله بود تا اَهْلِ تَمییز و یَنْظُرْ بِنورِ اللهْ از حالیبینان و ظاهِربینان جُدا شوند که لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلًا
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۲ - تَفاوتِ عُقولْ در اَصْلِ فِطْرَت خِلافِ مُعْتَزِله که ایشان گویند در اَصلْ عُقولِ جُز وی بَرابَرند این اَفْزونی و تَفاوت از تَعَلُّم است و ریاضَت و تجربه
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۳ - حِکایَتِ آن اَعْرابی که سگِ او از گرسنگی میمُرد و اَنْبانِ او پُر نان و بر سگ نوحه میکرد و شِعْر میگفت و میگریست و سَر و رو میزَد و دریغَش میآمد لُقمهیی از انَبْان به سگ دادن
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۴ - در بَیانِ آن که هیچ چَشمِ بدی آدمی را چُنان مُهْلِک نیست که چَشمِ پَسَندِ خویشتن مگر که چَشمِ او مُبَدَّل شُده باشد به نورِ حَق که بی یَسْمَع و بی یُبْصِر و خویشتنِ او بیخویشتن شُده
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۵۷ - یکی پُرسید از عالِمی عارفی که اگر در نماز کسی بِگِرید به آواز و آه کُند و نوحه کُند نمازش باطِل شود؟ جواب گفت که نامِ آن آبِ دیده است تا آن گِریَنده چه دیده است؟ اگر شوقِ خدا دیده است و میگِریَد یا پَشیمانی گناهی نمازش تَباه نشود بلکه کَمال گیرد که لا صَلوةَ اِلا بِحُضُورِ الْقَلْبِ و اگر او رَنْجوریِ تَن یا فِراقِ فرزند دیده است نمازش تَباه شود که اَصلِ نماز تَرکِ تَن است و تَرکِ فرزند ابراهیموار که فَرزند را قُربان میکرد از بَهْرِ تَکْمیلِ نماز و تَن را به آتشِ نِمْرود میسِپُرد و اَمْر آمد مُصْطَفی را عَلَیْهِالسَّلام بِدین خِصال که فَاتَّبعْ مِلَّةَ اِبْراهیمَ قَد کانَت لَکُمْ اُسْوَةٌ حَسَنَةُ فیاِبْراهیمَ
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۵ - تَفسیرِ وَ اِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَروا لِیُزْلِقونَکَ بِاَبْصارِهِم
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۵۸ - مُریدی دَرآمَد به خِدمَتِ شیخ و ازین شیخْ پیرِ سِنّ نمیخواهم بلکه پیرِعقل و مَعْرِفت و اگر چه عیسیست عَلَیْهِالسَّلام دَر گَهْواره و یحیی است عَلَیْهِالسَّلام در مَکْتَبِ کودکان مُریدی شیخ را گریان دید او نیز موافَقَت کرد و گِرِیست چون فارغ شُد و به در آمد مُریدی دیگر که از حالِ شیخ واقِفتَر بود از سَرِ غَیْرت در عَقَبِ او تیز بیرون آمد گُفتَش ای برادر من ترا گفته باشم اَللهْ اللهْ تا نَیَندیشی و نگویی که شیخ میگریست و من نیز میگریستم که سی سال ریاضتِ بیریا باید کرد و از عَقَبات و دریاهایِ پُر نَهَنگ و کوههایِ بلندِ پُر شیر و پَلَنگ میباید گذشت تا بِدان گریهٔ شیخ رسی یا نرسی اگر رَسی شُکرِ زُوِیَتْ لِیَ الْاَرْضُ گویی بسیار
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۶ - قِصّهٔ آن حکیم که دید طاووسی را که پَرِ زیبایِ خود را میکَند به مِنْقار و میانداخت و تَنِ خود را کَل و زشت میکرد از تعجب پُرسید که دَریغَت نمیآید؟ گفت میآید امّا پیشِ منْ جان از پَر عزیزتَر است و این پَر عَدویِ جانِ من است
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۵۹ - داستانِ آن کَنیزک که با خرِ خاتون شَهوت میرانْد و او را چون بُز و خروس آموخته بود شَهوت رانْدنِ آدمیانه و کَدویی در قَضیبِ خَر میکرد تا از اندازه نَگْذَرَد خاتون بر آن وقوف یافت لکِن دقیقهٔ کَدو را ندید کنیزک را به بَهانه به راه کرد جایِ دور و با خَر جمع شُد بیکَدو و هلاک شُد به فَضیحَت کَنیزک بی گاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چَشم روشنَم کیر دیدی کَدو ندیدی؟ ذَکَر دیدی آن دِگَر ندیدی کُلُّ ناقِصٍ مَلْعونٌ یعنی کُلُّ نَظَر وَ فَهْمٍ ناقِصٍ مَلْعونٌ وگرنه ناقِصانِ چَشمِ ظاهر مَرحوماند مَلعون نهاند بَر خوان لَیْسَ عَلَی اَلْاَعْمی حَرَجٌ نَفی حَرَج کرد و نَفی لَعنَت و نَفیِ عِتاب و غَضَب
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۷ - در بَیانِ آن که صَفا و سادگیِ نَفْسِ مُطْمَئنّه از فِکْرَتها مُشَوَّش شود چُنان که بر رویِ آینه چیزی نویسی یا نَقْش کُنی اگر چه پاک کُنی داغی بِمانَد و نُقْصانی
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۰ - تَمثیلِ تَلْقینِ شیخْ مُریدان را و پیغامبرِ اُمَّت را که ایشان طاقَتِ تَلْقینِ حَق ندارند و با حَقْاِلْف ندارند چُنان که طوطی با صورتِ آدمی اِلْف ندارد که ازو تَلْقین تَوانَد گرفت حَق تَعالی شیخ را چون آیینهیی پیشِ مُریدِ هَمچو طوطی دارد و از پَسِ آیِنه تَلْقین میکُند لا تُحَرّک بِهِ لِسانَکَ اِن هُو اِلاّ وَحْیٌ یُوحی این است اِبْتدایِ مسلهٔ بیمُنْتَهی چُنان که مِنْقارْ جُنبانیدنِ طوطی اَنْدَرونِ آینه که خیالش میخوانی بیاختیار و تَصَرُّفِ اوست عکسِ خواندنِ طوطیِ بُرونی که مُتِعَلّم است نه عکسِ آن مُعلّم که پَسِ آیِنه است ولیَکِن خواندنِ طوطیِ بُرونی تَصَرُّف آن مُعلّم است پَس این مِثال آمد نه مِثْل
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۸ - در بَیانِ قَوْلِ رَسول عَلَیْهِالسَّلام لا رَهْبانیَّةَ فِیالْاِسْلام
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۱ - صاحِبْدلی دید سگِ حامِله در شِکَمِ آن سگبَچگان بانگ میکردند در تَعَجُّب مانْد که حِکْمَتِ بانگِ سگْ پاسبانیست بانگ در اَنْدَرونِ شِکَمِ مادر پاسبانی نیست و نیز بانگْ جِهَتِ یاری خواستن و شیر خواستن باشد و غیره و آن جا هیچ این فایدهها نیست چون به خویش آمد با حَضْرَت مناجات کرد وَ ما یَعْلَمُ تَاْویلَهُ اِلاَّ اللهُ جواب آمد که آن صورتِ حالِ قومیست از حِجابْ بیرون نیامَده و چَشمِ دلْ باز ناشُده دَعوی بَصیرت کُنند و مَقالات گویند از آن نی ایشان را قُوَّتی و یاریی رَسَد و نه مُسْتَمِعان را هِدایتی و رُشدی
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۲۹ - در بَیانِ آن که ثَوابِ عَمَلِ عاشق از حَقْ هم حَق است
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۲ - قِصّهٔ اَهْلِ ضَروان و حَسَدِ ایشان بر دَرویشان که پدرِ ما از سَلیمی اَغْلب دَخْلِ باغ را به مِسْکینان میداد چون انگور بودی عُشر دادی و چون مَویز و دوشاب شُدی عُشر دادی و چون حَلْوا و پالوده کردی عُشر دادی و از قَصیل عُشر دادی و چون در خَرمَن میکوفتی از کَفهٔ آمیخته عُشر دادی و چون گندم از کاه جُدا شُدی عُشر دادی و چون آرْد کردی عُشر دادی و چون خَمیر کردی عُشر دادی و چون نان کردی عُشر دادی لاجَرْم حَق تَعالی در آن باغ و کِشت بَرکَتَی نَهاده بود که همه اَصْحابِ باغها مُحتاجِ او بُدَندی هم به میوه و هم به سیم و او مُحتاج هیچ کَس نی ازیشان فرزندانَشان خَرجِ عُشر میدیدند مُکَرَّر و آن بَرِکَت را نمیدیدند هَمچون آن زَنِ بَدبَخت که کَدو را ندید و خَر را دید
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۰ - دَر تَفسیرِ قولِ رَسول عَلَیْهِالسَّلام ما ماتَ مَنْ ماتَ اِلّا وَ تَمَنّی اَنْ یَموتَ قَبْلَ ما ماتَ اِنْ کانَ بَرّا لِیَکونَ اِلی وُصُولِ الْبرِ اَعْجَلَ وَ انْ کانَ فاجِراَ لِیَقلَّ فُجُورُهُ
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۳ - بَیانِ آن که عَطایِ حَقّ و قُدرتْ موقوفِ قابلیَّت نیست هَمچون دادِ خَلْقان که آن را قابلیَّت باید زیرا عَطا قَدیم است و قابلیَّت حادِث عَطا صِفَتِ حَقّ است و قابلیَّت صِفَتِ مَخْلوق و قدیمْ موقوفِ حادِث نباشد و اگر نه حُدوثْ مُحال باشد
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۱ - در بیانِ آن که عقل و روح در آب و گِلْ مَحْبوساَند هَمچو هاروت و ماروت در چاهِ بابِل
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۴ - دَر اِبْتِدایِ خِلْقَت جسم آدم عَلَیْهِالسَّلام که جِبْرئیل عَلَیْهِالسَّلام را اشارت کرد که بُرو از زمین مُشتی خاک بَرگیر و به روایتی از هر نَواحی مُشتْ مُشت بَر گیر
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۲ - جواب گفتنِ طاوس آن سایِل را
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۵ - فرستادنِ میکائیل را عَلَیْهِالسَّلام به قَبْضِ حَفْنهیی خاک از زمینْ جِهَتِ تَرکیبِ تَرتیبِ جسمِ مُبارکِ ابواَلْبَشَر خَلیفَةُ اَلْحَقِ مَسْجودُ اَلْمَلَک و مُعَلّمُهُمْ آدم عَلَیْهِالسَّلام
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۳ - بَیانِ آن که هنرها و زیرکیها و مال دنیا همچون پرهای طاوس عدو جان است
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۶ - قِصّهٔ قَوْمِ یونُس عَلَیْهِالسَّلام بَیان و بُرهانِ آن است که تَضَرُّع و زاری دافِع بَلایِ آسمانیست و حَق تَعالی فاعِلِ مُختاراست پَس تَضَرُّع و تَعْظیمْ پیشِ او مُفید باشد و فلاسفه گویند فاعِل به طَبْع است و به عِلَّت نه مُخْتار پَسْ تَضَرّعْ طبْع را نگَردانَد
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۴ - در صِفَتِ آن بیخودان که از شَرِ خود و هُنرِ خود ایمِن شُدهاند که فانیاَند در بَقایِ حَق هَمچون ستارگان که فانیاَند روزْ در آفتاب و فانی را خَوْفِ آفَت و خَطَر نباشد
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۷ - فرستادنِ اِسْرافیل را عَلَیْهِالسَّلام به خاک که حَفْنهیی بَر گیر از خاکْ بَهْرِ تَرکیبِ جسمِ آدم عَلَیهالسَّلام
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۵ - در بَیانِ آنکه ما سِوَی الله هر چیزی آکِل و مَاکول است هَمچون آن مُرغی که قَصْدِ صَیْدِ مَلَخ میکرد و به صیدِ مَلَخ مشغول میبود و غافِل بود از بازِ گرسنه که از پَسِ قَفایِ او قَصْدِ صیدِ او داشت اکنون ای آدمیِ صَیّادِ آکِل از صَیّاد و آکِل خود ایمِن مَباش اگر چه نمیبینیش به نَظَرِ چَشم به نَظَرِ دَلیل و عِبْرَتش میبین تا چَشمْ نیز باز شُدن
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۸ - فِرستادنِ عِزْرائیل مَلَکِ الْعَزْمِ و الْحَزْمِ را عَلَیْهِالسَّلام به بَر گرفتنِ حَفْنهیی خاک تا شود جسمِ آدمِ چالاک عَلیْهالسَّلام
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۶ - صِفَتِ کُشتَنِ خَلیل عَلَیْهالْسَّلام زاغ را که آن اِشارات به قَمْعِ کدام صِفَت بود از صِفاتِ مَذمومهٔ مُهْلِکه در مُرید
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۶۹ - بَیانِ آن که مَخْلوقی که تو را ازو ظُلْمی رَسَد به حقیقت او هَمچون آلَتیست عارف آن بُوَد که به حَقْ رُجوع کُند نه به آلت و اگر به آلت رُجوع کُند به ظاهر نه از جَهْل کُند بلکه برای مَصْلَحَتی چُنان که اَبایَزید قَدَّسَ اللهُ سِرَّهُ گفت که چندین سال است که من با مَخْلوق سُخَن نگفتهام و از مَخْلوق سُخَن نَشْنیدهام وَلیکن خَلْق چُنین پِنْدارند که با ایشان سُخَن میگویم و ازایشان میشِنَوم زیرا ایشان مُخاطبِ اَکبَر را نمیبینند که ایشان چون صَدایَند او را نِسْبَت به حالِ من اُلتفاتِ مُسْتمِعِ عاقِل به صدا نباشد چُنان که مَثَل است مَعْروف قالَ الْجِدارْ لِلِوَتََدِ لِمَ تَشْقُّنی؟ قالَ الوَتَدُ انْظُر اِلی مَنْ یَدُقِنی
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۷ - مُناجات
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۷۰ - جواب آمدن که آن کِه نَظَرِ او بر اَسْباب و مَرَض و زَخْمِ تیغ نَیایَد بر کارِ تو عِزْرائیل هم نَیایَد که تو هم سَبَبی اگر چه مَخْفیتَری از آن سَبَبها و بُوَد که بَر آن رَنْجور مَخْفی نباشد که و َهُوَ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْکُم وَ لکِن لا تُبْصِرونَ
مثنوی مولانا - دفتر پنجم - بخش ۳۸ - قال النبی علیه السلام ارحموا ثلاثا عزیز قوم ذل و غنی قوم افتقر و عالما یلعب به الجهال